حسن چنگیچ، مردی بلند قامت تر از بوسنی


نمی‌توان تاریخ کشور بوسنی را نوشت ولی نامی از او به میان نیاورد. او برای تمام مسلمانان وطن پرست بوسنی یک قهرمان است. در زمانی که مسلمانان تحت محاصره بودند و تحریم سلاح آن‌ها را در دفاع از خود ناتوان ساخته بود، چنگیچ از ارتباطات جهانی خود استفاده کرد تا به کمک آن‌ها بیاید.

سارایوو، سروی در آتش


آن‌ها از ما نه غذا که سلاح می خواستند و شعارشان در همه‌جا این بود که: نمی‌خواهیم با شکم سیر به دست دشمن سرهایمان بریده و شکم‌هایمان دریده و در مقابل چشمان اشک‌بارمان زنان و کودکانمان قتل‌عام گردند. به جای غذا به ما سلاح بدهید

رونمایی از سنگ یادمان شهدای ایرانی در بوسنی


روی سنگ در دو محراب کوچکتر راست و چپ که دو حاشیه کوچک نقره ای دارد به دو زبان فارسی و بوسنیایی نوشته شده:
به یاد شهدای ایرانی که جان خود را برای تحقق صلح در کشور بوسنی و هرزگوین نثار کردند.

برگزاری بیست و پنجمین سالگرد شهادت شهید رسول حیدری و شهید محمد آودیچ در بوسنی


سلیمان افندی چلیکوویچ در این مراسم ضمن گرامیداشت یاد و خاطراه شهدای جنگ بوسنی و هرزگوین، جمهوری اسلامی ایران را یکی از دوستان واقعی و راستین بوسنی و هرزگوین عنوان کرد که در تمام شرایط به خصوص روزهای سخت و دشوار جنگ در کنار دولت و مردم بوسنی ایستاد.

دعوت به نشست «سلام سارایوو»


از کتاب های «لبخند من، انتقام من است» ، «کارت پستال­هایی از گور» و «خداحافظ سارایوو» در این مراسم رونمایی خواهد شد.

تمدید فراخوان حضور در سالگرد نسل‌کشی سربرنیتسا


فراخوان شرکت در پیاده روی مارش میرا تا تاریخ ١٣٩٧/١/٢٧ تمدید شد.

فراخوان حضور در سالگرد نسل‌کشی سربرنیتسا


تشکل مردم‌نهاد رهروان ستارگان هدایت با همکارى کالج فارسی بوسنیایى، به مناسبت بیست و سومین سالگرد نسل‌کشی سربرنیتسا برگزار می‌کند:

گردهم‌آیی بین‌المللی فعالان صلح و مقاومت در بوسنی و هرزگوین، هم‌زمان با راه‌پیمایی مارش میرا

صرب‌ها و کروات‌ها چگونه قصد داشتند بوسنی را تقسیم کنند؟


او به ما گفت که او با میلوشویچ توافق کرده تا دو تیم در راستای عادی‌سازی روابط میان صربستان و کرواسی کار مذاکره کنند. با این حال، لازم بود که ایده اصلی این مذاکرات را پنهان نگه داریم…

دیتون یک اجبار بود نه یک انتخاب!


البته امروز خیلی‌ها ممکن است بگویند امضای توافق‌نامه اشتباه بود و باید جنگ ادامه پیدا می‌کرد. این افراد شرایط آن زمان را مدنظر قرار نمی‌دهند و از دور به ماجرا نگاه می‌کنند…

آرشیو نوامبر, 2010

قسمت دوم مستند «رسول»

قسمت دوم مستند زندگی شهيد رسول حيدری، پنج شنبه 20 آبان ماه، بعد از خبر 19 از شبکه اول […]


» مشاهده ادامه مطلب

تصویر روز 1


» مشاهده ادامه مطلب

سخن روز 1

آنچه که مرا بدین جا کشانیده نه هوس است و نه ماجراجویی و نه یک شغل، مسئله مهمتر از اینهاست. هزارسال ما در اینجا تحقیر شدیم، بیرون رانده شدیم و حالا پس از هزارسال ما یکبار دیگر به اینجا برگشته­ایم و خدا را سپاس بر من منت نهاد و در این جمع پذیرفت، امتحان مشکل و سختی است.


» مشاهده ادامه مطلب

نامه شهید از بوسنی به مادر

مادر آنچه که مرا بدین جا کشانیده نه هوس است و نه ماجراجویی و نه یک شغل، مسئله مهمتر از اینهاست. هزارسال ما در اینجا تحقیر شدیم، بیرون رانده شدیم و حالا پس از هزارسال ما یکبار دیگر به اینجا برگشته­ایم و خدا را سپاس بر من منت نهاد و در این جمع پذیرفت، امتحان مشکل و سختی است. جامعه اینجا از زمین تا آسمان با جامعه خودمان فرق دارد، و در این آزمایش امیدم به دعای شماست، امیدم به جده بزرگوار شما حضرت فاطمه الزهرا سلام ا… علیها می باشد…


» مشاهده ادامه مطلب

چگونگی شهادت

شهيد رسول، پس از سال‌ها مجاهدت و تلاش در راه حق، در روز عيد غدير سال 1372 در كشور […]


» مشاهده ادامه مطلب

تصویر شماره ۱۰


» مشاهده ادامه مطلب

تصویر شماره ۹


» مشاهده ادامه مطلب

ابراهیم گوداچوویچ

واکنشی که پس از شهادتش در ما بوجود آمد این بود که اول همه ما برای او گریه کردیم . تمام افرادی که او را می شناختند و سپس خانواده های شهدایی که از او کمک گرفته بودند وقتی این خبر را شنیدند گریه می کردند. چون می دانستند او چقدر در اینجا کمک کرده و بخصوص در بوسنای مرکزی و زنتیسا.


» مشاهده ادامه مطلب

رضا افروز

شهید حیدری در عزاداری حضرت امام حسین(ع) در حسینیه امام خمینی هر سال در خیمه آبدار خانه ها در حالیکه مشغول آماده کردن چای و شربت بود دور از نگاه دیگران مشغول عزاداری عارفانه بود و هرچه اصرار می شد که بیاید در خیمه عمومی عزاداری قبول نکرد و همواره اصرار داشت که در خیمه آبدارخانه مشغول آماده سازی پای و شربت و …بود.در همان حال من چند بار مخفیانه ایشان را زیر نظر گرفتم.چنان در عزای حیسنی اشک می ریخت و عزاداری می کرد و با خدا مناجات می نمود که انصا فا دیدنی بود.
روحش شاد وجایش بهتر جای در بهشت.چه دانیم شاید در آن خلوت و تنهایی با خدای حسین(ع)و امام حسین شهادت را طلب می کرد که عاقبت به آن رسید.


» مشاهده ادامه مطلب

عباس حیدری(برادر شهید)

بعد از جنگ بود روزی را یاد می آورم که رسول درخانه تنها بود و من برای کاری سر زده وارد اتاق شدم. دیدم سر در میان دودست گرفته و مانند کودکی که ازعزیزش دور افتاده باشد به شدت می گرید. پس از لحظه ای مکث از حضور مرا احساس کرد وقتی از شدت گریه اش کاسته شد، دلیل را پرسیدم برادرم به من گفت: برادر جنگ دیگر تمام شده پلهای بهشت را از موزه های ایران برداشتند، یاران عاشق تر به معشوق رسیدند و ما ماندیم.


» مشاهده ادامه مطلب